طاها کبیری نژادطاها کبیری نژاد، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

* ♥ Taha ♥ *

عکسهای 1 ماهگی

 برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید   گل ناز  مادر ساعت 12 ظهر در بیمارستان پارس شیراز دنیا اومد            اینجا 20 روزش بود که رفتیم تهران خونه خاله زهرا   زمانی که آقا طاها 1 ماهش بود رفتیم شمال . جای شما سبز ، خیلی خوش گذشت . طاها و خاله طاها و بابا   طاها و مامان   طاها و پسردایی امین   باجناق ها   ...
3 مرداد 1392

بالاخره طاها راه افتاد

بقیه عکس ها را در ادامه مطلب ببینید // اینجا ساعت 2 بعد از نصف شب هست که آقا طاها میل داشته بیدار باشه و با کیف دوربین بازی کنه   عزیز مامان داره نون میخوره (البته خورده)   جان دلم   آقا طاها داره راه میره اینم خوشحالی بعد از راه رفتن ...
1 مرداد 1392

عکسهای 12 ماهگی

برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب بروید   آقا طاها عاشق هندونه خوردنه البته پوست هندونه رو بیشتر دوست داره کتاب بابارو پاره نکنی! توتو بیا اینجا   ...
1 مرداد 1392

عکسهای 3 ماهگی

 برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید اینجا بابایی عینک زده رو چشمای خوشکلت(خیلی بانمک شدی)   این هم طاهاجان و بابایی   اینجا هم گل من حمام کرده   فدای قدت بشه مامانی   ...
1 مرداد 1392

عکسهای 4 ماهگی

 برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید گل من 4 ماهه بودی که رفتیم تهران. عوارضی قم که رسیدیم رفتیم مسجد نماز مغرب بخونیم، اومدم از ماشین بیارمت بیرون، کمربندت رو نبسته بودم که از کریر سر خوردی و با صورت روی زمین افتادی و صورت نازت پر خون شد. با هزارتا ترس و دلهره رفتیم یکی از بیمارستان های قم (اسمش یادم نیست) و بالای ابروی چپت 3 تا بخیه خورد. هیچوقت برای این اتفاق خودم رو نمی بخشم ( الهی بمیرم ) بعد از چند روز رفتیم دربند :   خاله و شوهر خاله   مامان و بابا   مامان جون و مامان   ...
1 مرداد 1392

ختنه آقا طاها

 برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید پسر گلم شما رو آقای دکتر غلامپور که یکی از بهترین دکترای شیراز هست ختنه کردن . من و بابا ، خاله و دو تا مامان بزرگ هات همراهت بودیم       ...
1 مرداد 1392

مراسم علی اصغر

 برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید محرم سال 91 تقریبا 5 ماهت بود . مراسم علی اصغر تو حرم شاهچراغ اجرا می شد . من ساعت 5 صبح پسر گلم رو آماده کردم و رفتم شاهچراغ . تقریبا جزء اولین نفرات وارد شاهچراغ شدم . چند ساعتی که گذشت پسرکم افتاد به گریه کردن هر کاری کردم آروم نمی شد . مجبور شدم وسط مراسم برگردم خونه . این دشداشه رو  قبل از که دنیا بیای مامان جون از مکه برات آورده ...
1 مرداد 1392

عکسهای 5 ماهگی

 برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید اینجا طنین خانوم دختر دایی مسعود تازه دنیا اومده بود اینجا گل من خوابه خوابه   ...
1 مرداد 1392

عکسهای 6 ماهگی

 برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید الهی فدای خنده هات بشم گل من حمام کرده آقا طاها اینجا حاج خانوم شده مامان جون در چه فکری؟   ...
1 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به * ♥ Taha ♥ * می باشد